رولاغنى خانم رئیس جمهور گفته است كه سادات، قوم نیست و یك طبقه است و هر قوم سادات دارد.
در این اظهار نظر، دو ابهام وجود دارد:
١- سادات طبقه است.
٢- در هرقوم سادات وجود دارد.
ابهام اول اینكه سادات چگونه طبقه است و مراد از طبقه چیست؟. اگر مراد از طبقه طیف خاصى از جامعه چون دانشمندان، پژشكان، تاجران، كارگران و امثال آن باشد، معلوم است كه سادات به این معنا، طبقه نیست، و اگر منظور از طبقه گروه و قشر خاصى از توده ى انسانى است، این معنا، قوم را هم شامل مى شود و سادات به این معنا، یك طبقه یعنى: یك قوم خاصى است.
اما ابهام دوم: اینكه در هر قوم، سادات وجود دارد، نیز قابل مكث و واكاوى است. اگر منظور آن شهبانو این است كه در اقوام مختلف مثلاً قوم ازبیك، یك طبقه با اینكه از لحاظ نژاد و تبار، ازبیك است ولى سید نیز مى باشد و هكذا در میان سایر اقوام، این گونه برداشت و اعتقاد از عدم آگاهى در مورد قوم و تبار شناسى و تاریخ این سرزمین ناشى مى شود، تا كنون هیچ ترك نژاد، پشتون نژاد، هزاره نژاد و غیره ادعاى سیادت نكرده است و اگر منظور این باشد كه سادات فرزندان على و فاطمه (ع) در اثر جور و ستم بنى امیه و بنى عباس در سرزمین هاى مختلف از جمله خراسان قدیم و افغانستان فعلى پراگنده شدند و در میان اقوام مختلف جاى گرفتند، دقیق و قابل قبول است.
در افغانستان در میان هیچ قومى نیست مگر اینكه سادات حضور دارند و آن قوم، سادات را محترم مى دارند. هر چند نژاد سادات به عرب مى رسد همانگونه كه ازبیك و تركمن و غیره به ترك مى رسد، ولى در طول بیش از ١٤٠٠ سال، سادات، قومیت و هویت مستقل از عرب یافته است.
درباره این سایت