محل تبلیغات شما

پایگاه اطلاع رسانی سادات سنگلاخ (سادات نور)



سادات ولایت پروان اکثریت آن ها حسینی نسب بوده و به زید شهید بن زین العابدین ع می رسند. که سادات لولنج ، دو آب و شیخعلی را شامل میشود. سادات ترکمن و ایمکه از مناطق مختلف جمع شده اند که در فصل های بعدی در باره آن معلومات داده خواهد شد. فعلا میپردازیم به معرفی سادات لولنج ، شیخ علی و دواب که در پست های جدا گانه نشر خواهد شد .

الف : سادات لولنج :
سادات لولنج از اولاده شاه دلیر آغا (از اعقاب شاه یحیی قلندر) میباشند که از خربید به دعوت مردم منطقه به لولنج آمده مسکن گزین شدند. و در لولنج وفات نمود. که شخص پاک نفس و صاحب کرامات زیاد بوده و مقبره آن زیارتگاه عام و خاص است.
سادات لولنج به چهار تیره تقسیم میکردند که از آن جمله دو تیره آن بزرگ بوده و عبارتند از : ۱ - تیره سادات میرزا صاحب ۲ - تیره سید اکبر شاه مشهور به اکبر شاهی .

در زمره تیره میرزا صاحب سادات را شامل میشود که در منطقه شرقی لولنج که (سیل زده) نامیده میشوند ست دارند و مشاهیر آن عبارتند : از سید کاظم شاه جد سید مصطفی کاظمی ، سید گل ، آغای دلیر ، سید شاهنشاه وکیل و سید حسین مشهور به ملا جانی . آقای هاشمی لولنجی مشاور رئیس جمهور کرزی در امور اقوام.

سید مصطفی کاظمی از مبارزین فعال دوره جهاد و مقاومت بود که در اجلاس بن شرکت داشت و بعد از آن مدتی را بحیث وزیر تجارت ایفای وظیفه نمود و بعدا بحیث وکیل منتخب مردم در ولسی جرگه انتخاب گردید و همچنان رهبر حزب اقتدار ملی بود. و در ۱۵ عقرب سال ۱۳۸۶ در حادثه بغلان شهید شد. روحشان شاد. و بعدا داکتر علی کاظمی بحیث نماینده مردم در پارلمان راه یافت و کوشش نمود تا راه شهید کاظمی را ادامه دهد.

و اما بعدا میپردازیم به معرفی قوم اکبر شاهی که شخصیت های بزرگی از میان شان سر بلند نموده که عبارتند از : سید سرور خان لولنجی، که از افراد بانفوذ منطقه بوده و از جمله خوانین نامدار ولایت پروان بشمار میرود.
قابل یاد آوریست که شهید سید مصطفی کاظمی نیز نواده دختری سید سرور میباشد.

سید سرور خدمات زیادی برای مردم لولنج نمود و قلعه بزرگ تاریخی را اعمار نموده اند زبانزد عام و خاص میباشد . نامبرده دارای دوازده پسر بوده و پسران وی هم از رجال بزرگ ولایت پروان بشمار میروند که عبارتند از : سید اسماعیل شاه لولنجی که از جمله همسنگران علامه سید اسماعیل بلخی بود و مدت دو بار وکیل در ولسی جرگه انتخاب گردید. سید منور شاه لولنجی که منشی بلدیه کابل بودند‌ و پسر سید منور شاه انجینیر سید یعقوب ( نوید ) که مدتی را معاون شورای نظامی حزب جمیعت سلامی بود و در زمان حکومت برهان الدین ربانی بحیث معین هوا نوردی و بعدا مدتی را بحیث سرپرست وزارت هوا نوردی ایفای وظیفه نمودند.

همچنین تیره سومی عبارتند از تیره سید میرزا ولی و
تیره چهارمی شامل سادات جوی نو میباشند که اولاده آن در لولنج ست دارند‌ . و اکثرا در کشاورزی و زراعت اشتغال دارند.


دوازده سال پیش در 15 عقرب 1386 هـ.خ، تروریستان بدسرشت با خلق جنایت بزرگ، نزدیک به صد تن از شهروندان کشور را به شمول شش تن از اعضای مجلس نمایندگان که سیدمصطفی کاظمی نیز شامل آنها بود، به شهادت رساندند. رویداد ۱۵ عقرب یکی از حوادث تلخ و غم‌انگیز در تاریخ معاصر کشور بود که در آن به شمول شماری از بهترین ت‌مداران کشور، ده‌ها کودک مظلوم به‌گونه وحشیانه به خاک و خون کشیده شدند و به شهادت رس

شهید سید مصطفی کاظمی از یاران و سنگرداران پرافتخار ما در دوره‌های جهاد و مقاومت تا شکل‌گیری نظام کنونی بود. جایگاه چنین شخصیت‌های بزرگ در روند شکل‌گیری یک نظام مردم‌سالار و عدالت‌محور برای همیشه خالی است. مردم افغانستان برای رسیدن به یک جامعۀ با ثبات و مردم‌سالار قربانی‌های بزرگ و فراوانی داده‌اند که یکی از این قربانی‌های شهید
کاظمی بود.
به روح شهدای وحدت ملی درود می‌فرستیم و با خانواده‌های‌شان و مردم افغانستان ابراز همدردی و غم‌شریکی می‌کنیم.

دوکتور عبدالله عبدالله
رییس اجراییه جمهوری اسلامی افغانستان



درین بخش طی هر پست جدا گانه بشکل فصل وار به علل ورود سادات به افغانستان، تاریخچه ورود سادات به افغانستان پرداخته و در فصل های بعدی ، سادات مناطق مختلف را به معرفی میگیریم. امید که گامی باشد برای شناخت هر چه بیشتر سادات خصوصا برای نسل جدید سادات تا از شجره و سلاله پاک سادات و شخصیت های بزرگ سادات در افغانستان معرفت زیاد تری کسب کنند.

فصل اول : تاریخچه ورود سادات به افغانستان.
سادات عبارت از نسل پاک و پرافتخار پیامبر گرامی اسلام میباشند که از طریق ازدواج امیرالمومنین علی علیه السلام با بی بی فاطمه زهرا ادامه پیداکرده و تا صف قیامت ادامه دارد. مهاجرت امام زاده ها و اعقاب آن که عبارت از سادات میباشند در دوران اموی ها و عباسی ها اتفاق افتاد. که از دست ظلم و جور حاکمان اموی و عباسی راه مهاجرت را در پیش گرفتند. بعد از واقعه المناک کربلا و به تعقیب آن شهادت زید شهید، پسر زید شهید سید یحیی در افغانستان تبعید شد و در همین جا به شهادت رسید. همچنان عده ای از خانواده بنی هاشم و قبیله های ربیعه و یمانی در بلخ و سایر بلاد افغانستان هجرت نمودند.

تمام سادات که در افغانستان مسکن گزین شده اند به دو بخش بزرگ تقسیم شده اند:
۱- فرزندان امام زین العابدین
۲- فرزندان امام موسی کاظم ع . که سلاله اولی بنام سجادی و سلاله دومی بنام یاد میشوند‌ .
بیشترین تعداد سید ها در افغانستان بعد از حمله مغول ها به افغانستان آمده اند. که افرادی که بعد از حمله مغول ها به افغانستان آمده اند شامل شش نفر از سادت بزرگ و پاک نفس میباشد.
۱- سلطان سید احمد کبیر : مدفن آن در هرات است. سلطان سید احمد کبیر دو پسر داشت . یک پسر آن سید عابدین نام داشت که سادات سنگلاخ از اعقاب سید فقیه مجتهد زاهد سید شاه قباد اولاده آن میباشد.
پسر دیگر آن سید عارفین نام داشت که پسر کوچک آن بنام شاه یحیی قلندر یاد میشد که سید بزرگوار و دارای کرامات زیاد بوده و دارای مریدان زیادی بوده است. سادات لولنج ، شیخ علی ، ترکمن ، دو آب غوربند همه از اولاده شاه یحیی قلندر میباشند.
۲- میر علی سبزواری : مشهور به میر سید علی یخ سوز. که نسب شان به امام موسی کاظم ع میرسد. که در مرکز بامیان زنده گی میکرده و نواسه اش میر هاشم نام داشت. اولاده ایشان در بامیان ، سمت شمال ، غزنی ، کابل و قندهار و هرات ست دارند.
۳- سید حسین جلال الدین بخارایی : که در کرخ هرات میزیست و اولاده آن سادات فعلی هرات و قسمت های از بلخ میباشند.
۴- میر سید علی ولی: در دره بلخاب میزیست و اولاده آن سادات فعلی قسمت های از بلخ میباشند.
۵ - سید علی نامی : نسب اش به امام جعفر صادق ع میرسد.
۶- سید حسن : مدفن آن مشخص نیست. سادات قرا^ ، جنگ اوغلی ، و کرو در ولایت بغلان از اولاده شان میباشد.

طاهر زهیر والی بامیان که بارها علیه اسلام و تشیع موضع گرفته بود این بار هم کفرگویی پیشه کرده و گفته است:
چهره ای که آقاخان ملعون از اسلام ترسیم کرده است همان چهره ای است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از اسلام ترسیم کرده بود!!!
اسماعیلیه همانقدر گمراه است که عمریه و بکریه گمراه هستند، بلکه فرقه اسماعیلیه گمراه تر از عمریه میباشد!
سنی ها، گمراهی عمر و ابوبکر را ندیدند و پیرو آن شدند اما اسماعیلیه با چشم سر گمراهی و کفر امام خود آقاخان را دیدند و میبینند و هنوز هم از آقاخان ملعون پیروی میکنند
کجای این آقاخان به مسلمان میماند؟ کسی یک روز نماز خواندن و روزه گرفتن این ملعون را دیده است؟!
ظواهر این ملعون کجا به یک پیشوای دینی میماند؟ یک نگاهی به خانواده او در اینترنت بیندازید اوج فساد و فحشا را در بین دختران و پسران این شخص میبینید!
چطور پیشوایی است که مادرش رقاصه و شراب خور و کافر به اسلام است!
از بزرگترین اهداف شبکه آقاخان، شناسایی و جذب استعدادهای درخشان کشورهای مسلمان و ارائه بورس به نخبگان آنان است تا به گفته مقامات این فرقه، در آینده بتوانند فرهنگ کشورهای مسلمان را منطبق با اقتضائات تمدن غرب و گفتمان مدرن شکل دهند.
تجربه نشان داده است که غرب برای به حاشیه راندن و تضعیف انگیزه‌ها و حرکت‌های اسلامی از ت موازی سازی و ایجاد تفرقه مذهبی و قومی استفاده کرده است و می‌توان انتظار داشت غرب مجدداً از این حربه در جهت مقابله با امواج شیعی در منطقه استفاده کند، تلاش شبکه آقاخان برای نفوذ در کشورهای اسلامی و خصوصا بین شیعیان، به دلیل قوت و قدرت اندیشه شیعی اثنی عشری، همواره با ناکامی مواجه شده است، اما به نظر می‌رسد، بازیگران عرصه بین‌الملل و به خصوص انگلستان برای به حاشیه راندن جریان اصیل شیعی در منطقه از فرقه اسماعیلیه و شبکه آقاخان استفاده میکنند.
فلذا عجیب نیست که یک بی دینی مثل طاهر زهیر این چنین از بادار خود و تمویل کننده خود حمایت میکند و از طرف اکثریت شیعه بامیان از یک بدعت گذار و کافر حمایت میکند و به او تقدس میبخشد!
لذا علمای بامیان و افغانستان باید با این جرثومه فساد(طاهر زهیر) مقابله و این شخص را محاکمه کنند



از تمامی باشندگان نزدیک به سرچشمه جلریز میخواهیم که هرچه زود تر خود را به کمک نیروهای امنیتی و خیزش های مردمی در سیاه خاک برسانند.
نیروهای امنیتی و خیزش های مردمی در قریه ها جابجا شده و طالبان تمامی کوه های مشرف بر سرچشمه را در اختیار دارد.
موقعیت سنگرهای طالبان در سرچشمه در اختیار نیروهای امنیتی قرار گرفته و شورای امنیت ملی و وزارت دفاع اطمنان دادند که به زودی اقدام میکنند.
اگر حکومت اقدام نکند ، یک فاجعه بزرگ انسانی رخ خواهد داد.
باشندگان سرچشمه خواهان اقدامات جدی و فوری هستند.

در سال 1351 در ولایت کابل چشم به جهان گشود . وی دوران طفولیت خویش را در همین ولایت سپری نمود و سپس وارد مکتب شد در سال 1369 از لیسه حبیبیه کابل فارغ گردید . نامبرده در سال 1370 وارد پوهنتون کابل گردیده و در رشته طب مشغول به تحصیل شد بعد از فراغت در سال 1377 دوره تخصصی را گذراند بعداً در سال 2003 شروع به ادامه تحصیل دوره ماستری در یکی از مشهورترین پوهنتون (Success university Braitoon UK) لندن کرد و سند خویش را اخذ نمود و در سال 2011 وارد دوره PHD در پوهنتون (public health ) شد که در سال 2015 سند خویش را اخذ نمود.
دوکتور سید ابراهیم کامل بعد از تحصیلات از پوهنتون کابل تا بحال مسئولیت های مهمی را به عهده داشته که میتوان از.
1: رئیس عمومی روابط بین‌الملل.
2:رئیس عمومی قوانین صحی و بررسی وزارت صحت عامه.
3: معین وزارت صحت عامه.
4: سرپرست وزارت صحت عامه نام برد.
ناگفته نماند که دوکتور سید ابراهیم کامل چندین بار بابت زحمات شان از طرف دولت جمهوری اسلامی افغانستان تقدیر شد.



بسم الله الرحمن الرحیم

الحاج استاد سید سردار شمشیری فرزند سید محمد حسن در سال 1342 در منطقه افشار سیلو کابل چشم به جهان گشود

استاد شمشیری بعد از اتمام تحصیلات مکاتب ابتدایی درخانی متوسطه ده بوری لیسه عالی غازی و همزمان با تهاجم شوروی سابق در افغانستان در سن جوانی با سایر همرزمان خود به مبارزه برخاسته و در صف جهاد پیوسته و سپس مهاجر شد

و در مدت مهاجرت همچنان در کارهای فرهنگی  مبارزات تشکیلاتی ادامه تحصیل و ورزش و یک تن از بنیان گزاران سازمان تربیت بدنی در دیار هجرت و مشغال و چراغ دار چند نسل مهاجرین توفیق الهی شامل حالش گردید و شاگردان فراوان به جامعه ورزش کشور و وطن تقدیم نمود

که اکثریت آنها از مدال آوران , نامداران , نام آوران , قهرمانان و پهلوانان در داخل و خارج این مرز و بوم است

که در میادین بین المللی در دوره جهاد و مقاومت از اعتبار و حیثیت استقلال و جهادی ورزش افغان زمین دفاع نموده و بارها مکررا پرچم افغانستان را به اهتزاز درآورده است

و در ادامه تحصیل در رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی به درجه فوق لیسانس و کارشناسی ارشد موفق گردیده است

و در رشته تخصصی مورد علاقه خودش پهلوانی به درجه مربیگری و داوری از فدارسیون جهانی بین المللی فیلا  FILA موفق به اخذ گواهینامه درجه یک بین المللی گردیده است

و زمانیکه اداره موقت و انتقالی در افغانستان ایجاد گردید و فصل دموکراسی آغاز شد . استاد شمشیری با استفاده از فرصت ایجاد شده خود را کاندید اولین دوره پارلمانی نمود. گرچه با تفاوت کمی آرا و شرایط آنروز از حضور در مجلس شورای ملی باز ماند

اما با کمال باورمندی یک گام عملی را جهت خدمت به مردمش گذاشته است سرانجام به دعوت مردم و دوستان , ورزشکاران و ورزش دوستان وارد میدان کار و زار انتخاباتی ولسی جرگه شده است اما استاد شمشیری یک بار دیگر دین خود را نسبت به مردم و وطنش ادا نمود و با اتکا به خداوند متعال به انیای الهی و اولیای الهی و حمایت دوستان و مردم متدین و قدرشناس به میدان رقابت انتخاباتی می رود

مسئولیت و وظایف کاری
مدیر مدرسه مکتب الحسین علیه السلام
دبیر تشکیلات مکتب الحسین علیه السلام
مدیر ورزشگاه جهان پهلوان تختی 
عضو فعال و داور فدارسیون بین المللی کشتی
مدیر مسئول نشریه فرهنگی , ی , اجتماعی مکتب الحسین علیه السلام
مربی و داور درجه یک فدارسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران و فیلا FILA
















وظیفه هر انسان متعهد به کشور و منطقه این است که در انتخابات شرکت کند و رای بدهد. طبیعتا هر انسان در طول زندگی خود انتخاب های زیادی دارد که شاید بعضی از آنها سرنوشت ساز باشند،انتخاب نوع تحصیل در پوهنتون،مسلک،همسر و غیره , ولی بعضی انتخاب ها هستند که علاوه بر سرنوشت خود فرد سرنوشت جامعه و خانواده او را هم عوض می کنند و چه بسا انتخاب های غلطی که نسل های بعدتر ازما هم از آثار و تبعات آن در امان نباشند.یکی از این انتخاب ها، انتخابات ولسی جرگه می باشد.


با توجه به وضعیت بد امنیتی و اقتصادی مردم افغانستان و مشکلات جامعه شهید پرور سنگلاخ , هستند کسانیکه از انتخابات حمایت نمیکنند و توجهی به این رویداد بزرگ ندارند
حتی اگر اکثریت مردم هم انتخابات را تحریم کنند , کاندیدا با آرای کم وارد ولسی جرگه میشوند , پس در انتخابات شرکت نکردند توفیقی حاصل نمیکند.


و از طرف دیگر با شرکت نکردند سادات سنگلاخ در انتخابات,هستند کسان دیگر که از این سهمیه استفاده ببرند و برای خود و منطقه و قوم خود فعالیت کنند, در آن صورت هرچقدر که مشکلات برای ما عارض شود مقصرما هستیم.
سادات سنگلاخ با این جمعیت قابل توجه با همدلی و هم رای بودند میتوانند دو نماینده پارلمان در کابل و دو نماینده پارلمان از میدان وردک داشته باشند.


چطور می توانیم به یک انتخاب درست دست یابیم؟

در وهله اول ایمان ،اخلاص و امانت داری از شاخصه های مهم یک نماینده اصلح است چرا که یک نماینده با ایمان و اخلاص بدون چشم داشتی برای خود و حزب خاصی آماده هست که تمام توان خود را جهت منافع افغانستان و سادات محترم سنگلاخ و تثبیت هویت سادات به کار گیرد و غیر از خدا از کسی و گروهی نهراسد و از ملامت دیگران بیمی ندارد.


شاخصه دیگر نماینده لایق, دردمندی و دردشناسی یک نماینده می باشد، نماینده ای که دائما با قشر مرفه جامعه دم خور است؛ اصلا نمی تواند فقر،درد و مشکلات اقشار متوسط و ضعیف جامعه را درک کند،با تصمیمات نادرست در جهت مرفه تر کردن قشر ثروتمند گام بر می دارد و جامعه را به سوی سرمایه داری اشخاص خاص سوق می دهد.


شاخصه دیگر یک نماینده تخصص و کارایی یک نماینده می باشد. نماینده علاوه بر شجاعت و مدیریت باید تخصص لازم را درزمینه کارهای حقوقی و اجرایی داشته باشد و الا بدون تخصص می شود دنباله رو تصمیمات نمایندگان پارلمان دیگر و احزاب مختلف.


امید است که با توجه به این شاخصه های یک نماینده خوب به دور از هیاهو و جنجال های انتخابات و وعده های بعضا دروغ،با چشمانی باز و بصیرت شخص اصلح را انتخاب کنیم که هم برای کشورمان و سادات عزت مند سنگلاخ مایه سربلندی و افتخار شود

اسامی کاندیدای ولسی جرگه کابل (سادات سنگلاخ)
. سید ابراهیم کامل
. سید سردار آقا شمشیری
. سید شاه محمود ملک زاده
. سید نصرت الله قبادی


ما همیشه منتقد نسل های قبل از خود بوده ایم که آنها چیزی برای ما جز جنگ و تباهی میراث نگذاشته اند. این سخن درست ولی اگر سری به فرهنگ مان بزنیم می بینیم که اندرزهای ارزشمندی از آنها به ارث برده ایم که بدون شک هر جملهٔ آنها ره گشای بسا از مشکلات ما و شاه کلیدی برای بسیاری از قفل های بسته هستند. 

از آن جمله یکی از سخنان ناب که اکنون به خاطرم میرسد این است که "سخن حق را یا دیوانه میگوید یا طفل". حالا اگر از همین رهگذر به سخنان رولا در مورد سادات دقت کنیم تفسیر بسیاری از سخنان داخل ارگ برایمان روشن میشود. من معتقدم که فریادهای جوانان سادات بگوش کاخ نشینان و درباریان رسیده است و بدون شک مباحثی هم روی آنها صورت گرفته است و نتیجه این مباحث را رولا در یک جمله برایمان بیان داشت. از این بابت دست این زن را میفشارم که به ما کمک کرد تا ره به افکار حلقه مخوف درون ارگی ببریم.

سادات عزیز!

اکنون تصویر فکری مافیای قدرت در مورد اقوام درج نشده در شناسنامه ها خیلی واضح است. آنها نتیجه گیری کرده اند که سادات "کاوم" قوم نیستند و گمان میرود راه سختی را برای تحقق بخشیدن آرمان میلونها سید این مرزبوم پیش رو داریم. از این به بعد باید منسجم تر و مصمم تر باید در این راه گام زد و برای رسیدن به هدف نهایی همه با هم بدون در نظر داشت دیدگاهای سلیقه یی و منافع حزبی و ی کار کنیم. میدانم دشمن قوی است و تمام اختیار امور را در دست دارد ولی فراموش نکنیم که ما فقط همین یک فرصت را داریم اگر از دست رفت برای خلق دوبارهٔ آن باید سالهای دراز خون دل بخوریم و مبارزه کنیم. 

اینرا هم میدانیم که سرنوشت تذکره های برقی با هویت تمام اقوام گره خورده است. ما نیز مانند تمام اقوام افغانستان حق داریم جلو توضیع شناسنامه ها را بگیریم و علیه تصامیم دولت وتو نمائیم. سادات کتله عظیم از مردم را تشکیل میدهند. اگر در صورت درج نشدن هویت مان از اخذ شناسنامه خود داری کنیم حکومت حق قانونی توضیع آنرا از دست خواهد داد و شناسنامه ها فاقد ارزش خواهند بود. پس برماست تا مبارزه علیه این بی اعتنایی را به قدمات بلند تری انتقال دهیم. الی زمانیکه حکومت کتبآ به مراجع زیربط دستور نداده است، هر سید مسئول است که تا حد توان از هر مرجعی علیه این اقدام صدایشانرا بلند کنند. در هر جایی که هستیم و در هر شرایطی که بسر میبریم باید مسئولیت مانرا در این خصوص ادا نمائیم. در غیر آن صورت در قبال سرنوشت نسلهای آینده مسئول خواهیم بود.


بدون شک، کثرتِ اقوامِ باهم برابر و برادرِ افغانستان از زیبایی‌‌های جغرافیایی و شاخص های غنامندیِ تاریخی_فرهنگی کشور ماست.

اقوام افتخارآور و هم‌سرنوشت افغانستان در طول تاریخ مردانه و شجاعانه در برابر دشمنان تمامیت ارضی رزمیده و از نوامیس ملی دفاع کرده‌اند.

یکی از این اقوام، قوم سرافراز و با افتخار "سادات" است که در طول تاریخ، با جان فشانی‌های فراوان و تقدیم ده‌ها هزار شهید در راه عزت و آزادی این کشور، میهن دوستی خود را ثابت نموده‌اند.

حالا اما پس از توشیح قانون ثبت و احوال نفوس علی‌رغم قرار قضایی ستره محكمه افغانستان در تفسیر ماده (٤) قانون اساسى: 

ذكر ١٤ قوم به معناى انحصار نیست و ذكر نام اقوام دیگر از نظر قانونی مشكل ندارد» با تاسف از سوى اداره‌ی توزیع تذکره‌های الکترونیکی به صورت مکرر تاکید شده که سایر اقوام(سادات، بیات، قرلق و خلیلی) "باید" با نام یکی از (١٤) قومِ که به صورت مشخص و صریح در قانون اساسی ذکره شده، تذكره اخذ نمایند. که خود یک تبعیض پیدا و "نقض قطعی ماده (۲۲) قانون اساسی افغانستان، اعلامیه های بین المللی دفاع از حقوق بشر و منع تبعیض" و توهین آشكارا "با حفظ احترام همه اقوام" به هویت و خندیدن به شعور ی میلیون‌ها "سید" بوده و هرگز پذیرفتنی نخواهد بود.

سادات همواره (در طول تاریخ) به عنوان یک قوم مستقل درج تذکره‌ بوده است. و خواست کنونی‌ آنها هیچ‌گونه امتیاز خواهی و زیاده طلبی نبوده و ذکر و ثبت آن به عنوان یک قوم مستقل در تضاد با منافع هیچ قومی نیست.

بنابراین ساداتِ افغانستان از حکومت، از ولسی و مشرانو جرگه، از سازمان‌های مدافع حقوق بشر و سایر مراجع ذیربط مجدانه و احترامانه می‌خواهد تا به شرعی‌ترین، مدنی ترین و قانونی‌ترین خواست این "قوم" که ذیلاً ذکر است رسیدگی نمایند:

۱- سادات افغانستان با استنادِ کلمه "سایر اقوام" در ماده (۴) قانون اساسی، همانند (۱۴) قوم ذکر شده در این ماده از حقوق و امتیازات مساوى برخوردار است. لذا از ریاست "جمهوری اسلامی افغانستان" میخواهند تا طی یک فرمان رسمی به اداره توزیع تذکره‌های الکترونیکی هدایتِ درج "سادات" به عنوان یک "قوم" در تذکره های الکترونیکی، و ثبت سادات در تمامی اسناد ملی به ادارات ذیربط را بدهند.

قوم سادات از جمله مدنی‌ترین، تحصیل‌کرده‌ترین و قانونمندترین اقلیت های بزرگ کشور است که احترام به قوانین نافذه کشور و قوانین مدنی را در صدر وظایف مهم خود قرار داده‌اند.

ولی در صورت ساده‌انگاری و بی توجهی به خواست مشروع، مدنی و انسانی‌ آنها که تنها "درج هویت قومی‌شان در تذکره‌های برقی و سایر اسناد ملی کشور" است، به انواع نافرمانی‌های مدنی دست خواهند زد که مسول تمام پیامدهای آن دولت خواهد بود.



با احترام
سادات افغانستان


رولا غنی، بانوی اول کشور در مصاحبه با طلوع اعلام نمودند که ایشان تذکره تابعیت دریافت و در آن دین ایشان اسلام و قومیت ایشان پشتون ذکر گردیده است.

در این بیان توجه به چند نکته ضروری است:

1- ایشان تابعیت اصلی افغانستان را نداشته اند و چون همسر افغان اختیار کرده اند، مطابق ماده قانون تابعیت میتوانند تابعیت افغانستان را کسب نمایند. اما مطابق به ماده مذکور اعطای تابعیت به چنین شخصی باید با رعایت ماده هفت و ماده 15 (به استثای بند سوم: حداقل 5 سال اقامت) انجام شود.

اما شرایط مندرج در این مواد:

الف - مطابق ماده هفت، کسی که مستحق تابعیت افغانستان میگردد، در موقف تابعیت دوگانه قرار گرفته نمیتواند. یعنی خانم رولا غنی باید تابعیت لبنان و یا هر کشور دیگری را که دارا بوده است، ترک و اسناد آن را ارائه کرده باشد.


ب - در ماده 15 چهار شرط بیان گردیده است. شرط اول اکمال سن سالگی است که در مورد خانم غنی احراز شده است.

شرط دوم تقدیم درخواست کتبی برای کسب تابعیت افغانستان است. (مطابق پروسیجر موجود در کشور محل دریافت این درخواست وزارت امور خارجه افغانستان و یا یکی از نمایندگی های ی یا قونسلی افغانستان است.) باید بررسی شود که ایشان چنین درخواستی را ارائه نموده اند و یا خیر؟

شرط سوم، پنج سال اقامت قانونی است، مطابق ماده در مورد کسانی که با تبعه افغانستان ازدواج کرده باشند، ضروری نیست.
شرط چهارم، عدم ارتکاب جنایت در مدت اقامت در افغانستان است. هر چند هیچ خبری در مورد ارتکاب جنایت توسط رولا غنمی وجود ندارد، با این حال یک پروسه اداری در این زمینه باید از طریق وزارت داخله تحت عنوان عدم مسئولیت جرمی باید طی مراحل گردد. 
قابل ذکر است که در این قانون هیچ استثنایی از جمله همسر رییس جمهور بودن وجود ندارد.

2- علاوه بر مواد ، 7 و 15 در پروسه ترک تابعیت، فصل سوم قانون مذکور شرط دیگری را نیز بیان میکند.

مطابق ماده 23 اعطای تابعیت از صلاحیت "امیرالمومنین" است. قانون تابعیت افغانستان مربوط دوره حکومت طالبان است و قانون جدید تا هنوز تصویب نگردیده است و میتوان با توجه به ساختار فعلی آن را در صلاحیت رییس جمهور دانست. با این حال یک نکته ظریف وجود دارد و ان اینکه مقام عامه مطابق قوانین موجود صلاحیت تصمیم گیری در زمینه اقارب خود و جایی که نفع خودشان و یا اقاربشان در بین است را ندارند. در نتیجه در زمینه اعطای تابعیت توسط رییس جمهور به بانوی اول با تردید مواجه است، مگر اینکه این موضوع توسط رییس جمهور قبلی (آقای کرزی) اعطا شده باشد و یا معاونین رییس جمهور از صلاحیت استفاده کرده باشند.

3- احتمال قریب به یقین چنین پروسه قانونی در زمینه خانم غنی سپری نگردیده است و البته باید مطالعه دقیق صورت گیرد. چنانچه این پروسه تکمیل نشده باشد، صدور تذکره به خانم غنی خلاف قوانین است و اگر بنابر دستور رییس جمهور انجام شده باشد، در حداقل صورت آن سوء استفاده از صلاحیت است که مطابق قوانین جرم دانسته شده است.


4- در قسمت تشرف به دین اسلام و ذکر آن در تذکره و همچنین ذکر قومیت پشتون نیز به استناد قوانین نافذ کشور میتوان مباحثی را طرح نمود که فرصت جداگانه ای را میطلبد.


در این مملکت که هیچ‌کس حاضر نیست سر جای خود بنشیند، اما از چندی بدین‌سو یک مشکل دگر هم اضافه شده است و آن صحبت‌های ناشیانه #رولا_غنی همسر رییس‌جمهور متقلب ماست. رولا باری خود را مادر ملت اعلام می‌کند، زمانی هم به ریش رهبران سنتی آویزان می‌شود و باری هم نقاط حساس جنرال دوستم، معاون رییس‌جمهور را دست می‌زند. بگذریم از این‌که گاهی کاسه و کوزه را بر سر داکتر عبدالله هم می‌‌شکند. نمی‌دانم چرا ایشان این‌همه در پی ماجرا است و حاضر است در هر مناسبتی درست و نادرست حرف بزند. اگر اشتباه نکنم حرف‌های وی سفارشی و جهت‌دار است و مصرف ی و استخباراتی نیز دارد. بانوی نخست ارگ، به تازه‌گی اعلام کرده که "سادات در افغانستان یک کوم(قوم) نیست بلکه یک طبقه است." در حالی‌که شاگرد اول مکتب هم می‌داند که سادات مثل همه اقوام دیگر یک قوم است

به هر صورت، همسر رییس‌جمهور بودن یک مسئله شخصی است و اگر هم افتخاری داشته باشد به خود وی مربوط می‌شود؛ او هیچ‌گونه جایگاه قانونی ندارد و گوش مردم هم بدهکار نیست که شب و روز حرف‌های ناپخته‌ی هر کمپاینر فصلی را بشنود و چشم‌پوشی کند.
بهتر است #اشرف_غنی برای حل مشکل همسرش که اغلب بی‌گدار به آب می‌زند، تدبیری بسنجد!


رولاغنى خانم رئیس جمهور گفته است كه سادات، قوم نیست و یك طبقه است و هر قوم سادات دارد. 


در این اظهار نظر، دو ابهام وجود دارد:
١- سادات طبقه است.
٢- در هرقوم سادات وجود دارد.

ابهام اول اینكه سادات چگونه طبقه است و مراد از طبقه چیست؟. اگر مراد از طبقه طیف خاصى از جامعه چون دانشمندان، پژشكان، تاجران، كارگران و امثال آن باشد، معلوم است كه سادات به این معنا، طبقه نیست، و اگر منظور از طبقه گروه و قشر خاصى از توده ى انسانى است، این معنا، قوم را هم شامل مى شود و سادات به این معنا، یك طبقه یعنى: یك قوم خاصى است.

اما ابهام دوم: اینكه در هر قوم، سادات وجود دارد، نیز قابل مكث و واكاوى است. اگر منظور آن شهبانو این است كه در اقوام مختلف مثلاً قوم ازبیك، یك طبقه با اینكه از لحاظ نژاد و تبار، ازبیك است ولى سید نیز مى باشد و هكذا در میان سایر اقوام، این گونه برداشت و اعتقاد از عدم آگاهى در مورد قوم و تبار شناسى و تاریخ این سرزمین ناشى مى شود، تا كنون هیچ ترك نژاد، پشتون نژاد، هزاره نژاد و غیره ادعاى سیادت نكرده است و اگر منظور این باشد كه سادات فرزندان على و فاطمه (ع) در اثر جور و ستم بنى امیه و بنى عباس در سرزمین هاى مختلف از جمله خراسان قدیم و افغانستان فعلى پراگنده شدند و در میان اقوام مختلف جاى گرفتند، دقیق و قابل قبول است.

 در افغانستان در میان هیچ قومى نیست مگر اینكه سادات حضور دارند و آن قوم، سادات را محترم مى دارند. هر چند نژاد سادات به عرب مى رسد همانگونه كه ازبیك و تركمن و غیره به ترك مى رسد، ولى در طول بیش از ١٤٠٠ سال، سادات، قومیت و هویت مستقل از عرب یافته است.


حادثه غم انگیزی که توسط یک حمله انتحاری در اداره ثبت واحوال نفوس در غرب کابل که در آن حدود دو صد نفر از مردم دو قوم بزرگ هزاره وسادات شهید و زخمی شدند بسیار درد ناک است، چندین مرتبه خواستم پیام تسلیت و محکومیت بنویسم اما نتوانستم ،جنایت های پیاپی ودیدن ن و کودکانی که به خون تپیده اند با پیامها و محکوم نمودن ها تسکین و تمام نمی شود، من اطمینان دارم که عامل اصلی این جنایات خود حکومت است که بنام داعش انجام می شود

ودر آنها غالب رهبران بصورت مستقیم و غیر مستقیم دخیل هستند، هر چند که افشار گری ویا روایت پشت پرده دردی را درمان نمی کند و دیگر برای مردم نیز دانستن حقیقت ها چندان مهم نیست، زمانی که بنده از مخالفت بعضی از رهبران سادات در قسمت حق خواهی هویتی این قوم می گفتم و بسیاری از سادات ناراحت می شدند و وچه ها که نمی گفتند ،چون فعلا هر کس از هر قومی که بیشتر خیانت کند بهتر جایش را در میان مردم بخصوص نخبگان باز می کنند، لذا منظورم از ذکر این خبر افشاگری نیست فقط می خواهم دلم را کمی راحت کنم

حدود دو نیم ماه قبل خبر موثقی را دریافت کردم که در آن رییس جمهور ده تن از بزرگان کشور را به م و تصمیم گیری در مورد برخورد با عاملان اصلی انتحاری وکه دستگیر شده اند فرا خوانده بود کسانی چون اتمر، حکمتیار ،قاضی القضات کشور،داکتر احدی، استانگزی ، خلیلی، محقق ،دانش و. یا به عبارت دیگر برادران بزرگتر پشتون و برادران کوچکتر یعنی هزاره ها،درجلسه، رییس جمهور و قاضی اقضات اعلام می کند که تا کنون ۷۵۰ نفر از عاملان اصلی انتحاری در محکمه محکوم به اعدام شده است آیا به نظرشما عملی کنیم یا نه؟ در جلسه اولین کسانی که به شدت با آن مخالفت می کنند ،برادران کوچکتر هستند که می گویند آنها افغان هستند و جنبه ی دارند و نباید اعدام شوند ،در جلسه گفته می شود کسانی که در اختطاف و دیگر جرایم جنایی محکوم به اعدام می شوند عملی شود اما عاملان انتحار وانفجار فرقی نمی کند داعش ، طالب و.باشد به هیچ عنوانی نباید اعلام شود و شدید ترین حکم آنها حبس ابد باشد

وقتی از موضوع خبر شدم نزد داکتر احدی رفتم با وی به ناراحتی سخن گفتم ،عرض کردم اگر در کل مثل بعضی کشورها حکم اعدام برداشته شود یک چیزی اما شما روی جرایم جنایی حکم اعدام را مجاز می دانید اما روی جنایتکاران بزرگ جانی و. نه وی را متهم به تعصب قومی کردم وی با تندی گفت حسینی صاحب اگر من با نگاه قومی نظر داده ام اولین کسانی که با جدیت تمام این نظر را دادند رهبران هزاره بودند نه پشتون
نکته دیگر این که ، تا جایی که در ذهن دارم تمام افراد این مجلس، رهبران پشتون و هزاره بوده است وظاهرا حتی از قوم تاجیک و ازبک و.کسی در مجلس حضور نداشته است
مسایل دیگری نیز در این مجلس محرمانه فیصله شده است که فعلا به آن نمی پردازم
من نمی خواهم بگویم که در آن مجلس رهبران هزاره به خاطر گل روی غنی و حکمتیار از همه چیز گذشتند
تحلیل و قضاوت این خبر را به شما واگذار می نمایم

سید جواد حسینی

آخرین جستجو ها

diogenena شعر شاعر Timothy's page منتقد 1385 credsimyles آرتاپژوه htenatbape سایت اصلی گیره کوچک کننده بینی Nose Up کسب درآمد اینترنتی بزم ادبیات